خیلی دور - خیلی نزدیک
دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ق.ظ
باید جاهایی که رزومه فرستادم یه امکان تماس فوری باهام داشته باشن. اول این هفته با پذیرش این موضوع موبایلمو روشن کردم. لابلای شرکت های اگهی دهنده تو فضای مجازی یه شرکت گرافیکی رو پیدا کرده بودم که کلی با محل زندگیم فاصله داره! حدود 17-18 ساعت فاصله زمانی. خب اونایی که منو میشناسن میدونن که از هرنوع اتفاق غیر منتظره ای استقبال میکنم. برای من کار کردن تو جایی که انقدر از اینجا دور باشه هیجان خاصی داره. طبیعی بود رزومه و نمونه کارهامو بفرستم. البته اعتراف میکنم هیچ امیدی نداشتم. اما انگار اونها هم از اتفاقات غیر منتظره استقبال میکنن. دیروز وقتی از مصاحبه با یکی از شرکتهای معتبر داخلی برگشتم، ایمیلشونو دیدم. توی متن ایمیل نوشته شده بود سعی کردن اما نتونستن باهام تماس بگیرن. یه سری فرم فرستاده بودن که پرکنم و برگردونم. خب از اونجا که اتفاق غیر منتظره ای بود به شدت استقبال کردم. بعد تو مکالماتمون ازم خواستن یه نرم افزار ارتباطی برای مصاحبه های آنلاین فعال کنم. برام سخت بود. سخت تر از روشن کردن دوباره موبایل. مخصوصا تلگرام لعنتی که همه رو خبر میکنه که دوباره اکانت ساختی. اما به همون دلیلی که گفتم اینکارو انجام دادم. حالا احتمالا من یه گزینه شغلی مناسب دارم. تو جایی که خیلی با اینجا فاصله داره! و این ارزشش رو داره!
تلگرامم که فعال شد. پیامای زیادی گرفتم. خوش امدی! خوش برگشتی یا چیزهای شبیه به این. واقعا متنفر بودم از اینکه دیگران فکر کنن برگشتم. اما حوصله توضیح دادن نداشتم. سعی کردم تشکر کنم. عادی! حالا دوستام فکر میکنن من این دوری رو کنار گذاشتم، شاید جابخورن از اینکه بفهمن دارم مقدمه یه دوریِ دورِ طولانی رو میچینم!
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد... فعلا ترجیح میدم فیلم ببینم! قرمز، سفید، آبی خوبه!!
- ۹۴/۰۸/۱۱